یاد و خاطره ی شهیدان ایران زمین از نخست تا کنون گرامی باد!روانشان شاد و قرین رحمت الهی باد!

برادر بی تو داغم تازه تر شد********تو رفتی سوز اشکم بیشتر شد

به دنبال سرت سنگر به سنگر*******دل ِ من نیز مفقودالاثر شد

تنم در جبهه ی سردشت گم شد*****شبی با بچه های دشت گم شد

دلم در قصر شیرین رفت از دست*****سرم در کربلای هشت گم شد

خوشا انان که جانان می شناسند***طریق عشق و ایمان می شناسند

بسی گفتیم و گفتند از شهیدان*****شهیدان را شهیدان می شناسند

داغ شقایق ها

هر شب من سودایی از سوزن مژگان ها ***** در رشته کشم گوهر از لؤلؤ و مرجان ها
چون لاله جگر خونم از داغ شقایق ها *****کز جور خزان گشتند پرپر به گلستان ها
در دشت جنون گشتم آواره ز بس دیدم *****گلگون کفنان هر سو در کوه و بیابان ها
بس سرو نگون گردید در ساحت گلشن ها *****بس نخل ز پا افتاد در دامن بستان ها
بس چهره ی نیکو بین آغشته به خاک و خون *****بس قامت دلجو بین افتاده به میدان ها
قربانی ابراهیم ناکرده عظیم آمد *****ماراست به کوی عشق قربان پی قربان ها
پیمانه کشان بستند عهدی زازل با دوست *****کردند به کوی عشق جان بر سر پیمان ها
روانشاد محمود شاهرخی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *