در خواب بدیدم که قیامت شده بر پا
اوضاع جهان یکسره درهم شده هرجا
ظالم شده بر دار و ستمدیده به گلشن
هر غاصب پستی و مقامی شده رسوا
هر نوگل رعنا که گرفتار خزان شد
در باغ بهشتی شده خندان و چه زیبا
غارتگر ارز و سبب فقر و فلاکت
شد شقه تنش از سر و وارونه شد از پا
هر کاسب بی رحم و پر از مکر و تقلب
شد هیزم آتش ، چه عذابی کشد آنجا
از خواب پریدم شدم افسرده و پر غم
چون باز بدیدم که ستم پر شده هر جا
غلامرضا انعامی
درود بر جناب استاد انعامی عزیز
کاش حقیقت و وضع واقعی هم
به سان خواب شما بود
عزت زیاد
سلام و درود جناب خسروبیگی گرامی
سپاس بیکران از توجه و لطفتان و بابت افزوده شده دسته بندی شعر.