این شعر را به یاد روزهای خاطره انگیز دهه های ۶۰ و ۷۰ خورشیدی سروده ام که تقدیم می شود:

یادش به خیر باد!
روز های خوش کودکی
که با روزهای ناآرام ۵۷ گره خورده بود
روزهایی پر از آتش و خون
 و طنینِ گلوله و فریاد و ترانه های انقلابی:
“ایران! ایران! ایران! رگبار مسلسلها!(۱)”
“و هوایی که
دلپذیرشد و آکنده از  نغمه ی امید”(۲)
و روزهای جنگِ  ناخواسته
روزهای حماسه و خون
شور و شجاعت  و شهادت
و طنینِ هول انگیزِ آژیرهای  قرمز و سپید
که در تن چسب خورده ی شیشه ها
 و پناهگاه های زیر زمینی گم می شد
 و روزهای پیروزی های شیرین
بیت المقدس و خونین شهر استوار
 شیرینی فتح  فاو در والفجر۸
و نبرد پیروزِ کربلای ۵  در شلمچه
و نواهای سحرانگیزِ پیروزی
خجسته باد این پیروزی!(۳)
و نغمه ی خاطره انگیز:ِ
“باز از جبهه مگر آمد پیک ظفر
کز شادی شکفد دل چون گل به سحر!”(۴)
و گلبانگ شورانگیزِ
حماسه وعشق:
“سرافرازان! بپاخیزید
به اهریمن درآویزید
زِ هر سامان چو موج از جا برآیید
دژِ شب را به سیل خون گشایید
ای گردان گردون فر
 گمنا مانِ نام آور
 جوشن از تن برآرید
 تن به توفان سپارید!”(۵)
یادِآن همه حماسه و دلدادگی
شکوه و بزرگی و رزم آوری
یادِ آب های نیلگونِ رودِ  اروند
یادِ غواصانِ  مظلوم ِ شهید
 یادِ یاران و رزم آورانِ شهید
یادشان ؛گرامی و به خیر باد!
غلامرضا انعامی
۱و۲ اشاره به سرودهای مشهور دوران انقلاب
 ۳,۴,۵اشاره به سرودهای مشهور دوران جنگ

یک دیدگاه برای “یادش به خیر باد

پاسخ دادن به خسروبیگی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *